سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که به تو گمان نیک برد با نیکویى در کار گمان وى را راست دار [نهج البلاغه]

تکامل معکوس

ارسال‌کننده : امید... در : 89/7/11 12:16 عصر

بچه که بودم چقدر به تو نزدیک بودم....و حالا که بزرگ شدم هرچه به تو نزدیک تر میشوم غریب تر میشوم....
بچه که بودم وقتی به پدرم نگاه میکردم متوجه میشدم که اون خیلی جوانه .....و تو همون بچگی هم حس میکردم که انگار پدرم هم هنوز باید بزرگ بشه......اما یهو پیر شد....در عرض چهار سال ...و من فهمیدم که سالها همه شون مساوی نیستند.....و فقط توی علم فیزیک هست که از ثانیه ی اول تا دوم همون فاصله هست که از دوم تا سوم...
بچه که بودم فکر میکردم شب برای خواب ساخته شده و روز برای بیداری...اما الان که بزرگ شدم فهمیدم شب برای بیداری ساخته شده ......فقط برای بیداری
بچه که بودم دوس داشتم پزشک جراح بشم ولی بزرگ که شدم وقتی برای آزمایش خون چند قطره خون از من گرفتن تقریبآ داشتم بیهوش میشدم
بچه که بودم فکر میکردم همه ی دنیا فقط برای من ساخته شده ولی الان باید خیلی بزرگ باشم تا بفهمم که همه ی دنیا فقط برای من ساخته شده!!!!!




کلمات کلیدی :